August 20, 2007

PPT

پوس پور تاقال (PPT) ، نام تجاری یکی از محصولات شرکت هیلورس کانفیگر میباشد.

این محصول کاملا طبیعی میباشد و از سنتز شفتالو حاصل میشود ، وگر نه از هیدرولیز موز.

.

مصارف : بهداشتی ، آرایشی ، خار مادری ، میازار موری ، نمور آلتی ، شهوت کاستی ، سنجاب معدنی

طریقه مصرف : پوس پور تاقال را مصرف کنید

زمان مصرف : صبح ها 2 عدد قبل از شام

گروه مخاطب : کون نشور ها

.

پیدایش این ماده بر میگردد به دقیقا چند هزار پا قبل از میلاد . زمانی که جارموش کبیر ، صغیر خود را در مابه التفاوت همسر خود که در آن زمان دختر پادشاه فینیقیه ، کشوری در جنوب جلقی رود اردن که مهمترین رود از نظر تجاری و بده پستانی و واردات کالاهایی از قبیل ، پارچه ، پاپیروس ، تیتانیوم ، کاندوم ، اسنو بورد و پوس پورتاقال ، که ماده ای نایاب و کاملا طبیعی بود ، بود ، بود ، فرو کرد.

.

همسر جارموش کبیر هم از خدا بی خطر ، رو به او گفت : این چی بود کردی تو ما ؟؟ پوس پورتاقال نخوردی مگه مرتیکه ی زن جنده؟

جارموش کبیر افزود : خودتی!

همسرش دوان دوان پیش پدر رفت و شرح ماجرا داد .

پادشاه هم دستور داد سر از ته اش جدا کنند و دولش طعام زنان.

جلاد ، دستور پادشاه را تخمش هم حساب نکرد و رو به جارموش کبیر گفت : بیا پوس پورتاقال بزن ردیف شی ، تو که نمور آلتی!

جارموش کبیر پوس پور تاقال را زد و صغیرش گرز شد ، همسرش بدبد و مابهالتفاوت گشود .

و جنگ آغاز شد...

نبردی تن در تن ... گرز در میدان...

گهی پشت به زین و گهی زین به پشت...

پرچم بر افراشته و تنور بر افروخته ...

(جق نزن پسر)

خلاصه...

زن شیون کرد و مرد ، زن.

زن چرخید ، زن خزید ، زن پیچید ، زن گرخید

گرز مبدا مختصات بود و زن تابع یکنوا

مرد مشتق میگرفت و زن پشتک.

مرد لحظه ای درنگ کرد، گرز بر کشید ، روی بر گرداند و گفت :

"پوس پورتاقال ، محصولی از شرکت هیلورس کانفیگر"

تو میتونی ، حتی اگه نتونی!

Design By : Ali Jamshidi

August 12, 2007

آندریاس تنها نیست

آندریاس پشت میز آشپزخانه نشسته است و دارد با بشقاب ماکارونی تخته نرد بازی میکند ، 2 – صفر به نفع ماکارونی .

ماکارونی تاس میریزد و آندریاس کُری میخواند :

بفرما ، شانس آقارو ! شیشو بش اول بازی ! الفرار؟؟

همین جوری دو دست بردی دیگه ! هر کاری کنی ماکارونی ای ، خیلی مونده تا پاستا شی!

حالا دو دیقه صبر کن من برم بشاشم بیام

..

آندریاس به سمت توالت میرود ، در قفل است . کیف پولش دارد میشاشد :

ای بابا هر وقت ما میخوایم بشاشیم یکی این توئه! بدو بیا بیرون

.

کیفپول در حالی که زیپش را بالا میکشد بیرون میاید :

یه شاش راحت هم نمیذاره از گلومون بره پایین!

.

آندریاس به سرعت روی کاسه توالت میشیند و ناگهان با صدای بلند میگوزد

داررررق

ماکارونی از دور فریاد میزند: رفته بودی بشاشی دیگه؟

آندریاس : میخوای برات برینم؟

.

شیلنگ رو به آندریاس میگوید : نرینی !! ، سیفون حالش خوب نیس!

آندریاس : چشه ؟

شیلنگ : سرش درد میکرد ، گرفت خوابید

آندریاس : ای بابا این بنده خدا چرا اینجوری شده جدیدا؟ ان مون Mp3 شد

.

ماکارونی از دور فریاد میزند : زود باش دیگه تخته یخ کرد

آندریاس : اومدم بابا ، بیکاری به خودت سس بزن

بیریز بینیم ...

ماکارونی تاس میریزد : جفت شیش!

.

آندریاس : چه خبره بابا جُف شیش.. جُف شیش .. یهو جُف پا بیا تو صورتمون دیگه

.

مسواک از در آشپزخانه تو می آید : شب بخیر! من میرم مسواک بزنم بخوابم

.

آندریاس : شب بخیر ! فقط حواست باشه مسواک منو اشتباهی نزنی باز! یعنی خودتو نزنی یهو

.

مسواک : حواسَمَس.

.

* * *

آندریاس بازی را پنج – سه به ماکارونی باخت ، آنرا خورد و بشقابش را شست و به سمت اتاق خوابش رفت

.

آباژور در حال کتاب خواندن است ، سرش را کمی بالا می آورد و آرام میگوید : مسواک!

.

آندریاس به سمت دستشویی میرود و مسواک میزند و روی تخت دراز میکشد

.

رو به ساعت با خمیازه میگوید : صبح بیدار شدی منم بیداااااار کن ، یاااااه

.

ساعت : باشه ، 11 خوبه؟

آندریاس : خوبه ، شب بخیر

ساعت : شب بخیر

.

آباژور خاموش مبشود و همه به خواب می روند.