July 27, 2011


نمی خندی؟؟

به تخمم. باید لایک بزنی

July 26, 2011

Future


می خوام بزرگ که شدم ..

واسه فاطی تُمبون شم

کلمه ترکیب


پس انداز : سنده ی حیوانات و یا پوپوی انسان را گویند

Rendezvous


فردا قرار دارم

با طبق معمول و مثل همیشه می خوام برم بیرون

احتمالا بریم یه کافه ای چیزی،

ساعت هفت فیکس کردیم سر قرار

ولی فک کنم طبق معمول مثل همیشه زود بیاد

مثل همیشه هم یا نیاد یا اینکه طبق معمول دیر بیاد

ولی مهم نیست

هیچکدومشونم نیان

من تنهایی میرم قهوه مو می خورم


July 13, 2011

آینده

می خوام بزرگ که شدم ..


خلبان بشم.


بعدش یه روز برم دکتر


بگم بیــــــلاخ!


July 10, 2011

Camelike




















این شتریه که بالاخره رو لینک هر کسی یه لایکی می زنه

کلمه ترکیب


درمانده : دکتر

July 9, 2011

میگی رن

ای بابا
بازم که درد دارم

دکترا هم سوالم کردن
هم جوابم کردن

میگن دردت از کسخلیه
میگم کسخلی که نشد درد! دِ بگین چمه؟
اونا هم هیچی نمی گن و گوشی رو می ذارن رو گوششون و اون چوب پهنا رو می کنن تو دهنشون و سوت می زنن و می رن..
هر چی پرستارا می دوئن دنبالشون و داد و هوار می زنن،
دکترا جواب نمی دن،
اصن تشخیص نمی دن!
اونقد می رن و می رن تا قد کپسول می شن و من می خورمشون.

خلاصه که
نمی دونم با این درد باید چیکار کنم
اصن نمی دونم این درد داره با من چی کار میکنه؟

به هر حال..
تصمیم گرفتم از خودم جدا بشم و برم
می دونم ..
جدایی هم بد دردیه
ولی از اینی که من دارم بدتر نیست.

دلم می خواد قید همه چیو بزنم بالای جیب کُـتم
و آروم و با وقار مقابل چشمای حیرت زده ی بقیه راه برم
اونقد راه برم که پاهام از دستم شاکی بشن.

آخه اونا نمی دونن
اونا نمی دونن که من با این تناقض ها زنده م
بهشون غذا می دم، سر و شکلشونو درست می کنم و
می برمشون توی جمله های مختلف کنار کلمه های دیگه

آخه من عاشق کلمه هام،
دار و ندارم اونان.
تو درد و بی دردی.

بعضی هاشونو دوست دارم روزی هزار بار بگم و بنویسم، مثل برف ، مثل پیرامون
با یه سری هم مشکل دارم ، مثل قو ، مثل یاخته ، مثل دستجردی.

حالا دردم این وسط هی بهم می گه
باید فاصله مو با مرگ کم کنم
قد یه تار موز کنم.

ولی این کار هرکسی نیست

آخه من فقط دلم می خواد جونم توم باشه
این همه کسشعر بهش نچسبیده باشه
این همه درد و آلودگی و افزودنی های غیر مجاز به جونم واسه چی وصله آخه؟

ولی اگه هیچ کدومش نبود
اوضاع یکم فرق می کرد
اون موقع می تونستم بنویسم:
جونم برات بگه که..

ولی الان باید بنویسم:
دردم برات بگه که..
باید فاصله مو با مرگ کم کنم،

قدّ یه تار موز کنم


July 5, 2011

ب


خدا ایشالا یه عقلی به ما بده یه پولی به شما

/ \


جناب آقای پرسپکتیو عزیز

معشوقه ی بنده مرا ترک کرده و در انتهای جاده ناپدید شده است.

لطفا او را با همان ابعاد قبلی به اینجانب باز گردانید

یادداشت های یک پتیاره


هرازگاهی هرزگی کنید

زر نظر بابا


به نظر من ما ها نباید انقدر نظر بدیم در مورد همه چی

My Favorite Post


آ

کلاهش را برداشت،

لبخندی زد

و به سین ، لام کرد

Generation


یکی بیاد این نسل ما رو از رو زمین ورداره

تا له نشده گه نزده به همه جا

کلمه ترکیب


ایران : تجاوزخانه

مناجات


پروردگارا .. لطفاً حد و حدود خود را رعایت بفرما

کلمه ترکیب


کراوات : گریبان گیر

Me God


اونی که منو ساک می زنه

این د نِیم آو گاد می زنه


کلمه ترکیب


نوبت : بچه ی خفّاش را گویند

Genome Project


سَلا ماآیِ دکتر ..

لطف کنین یه غالب ژن از تو فریزر به ما بدین


کلمه ترکیب


صندلی : با کون خود آشنایی ام ده

Ace of Heart


تا توانی دلی به دست آور
دل بریدن هنر نمی باشد


خاجه حاکم گشنیزی

Melting Point


یا اَمام،

دمای ذوب ولایت چند درجه است؟