March 8, 2012

کاظم اند فادر - قسمت شست


- بابایی؟

جان بابایی؟ قربون میشی؟

- بابایی، مامانی چرا مُرد؟

مامانی خدابیامرزی چون خیلی زیبا بود! خداوندگاری حسودی کرد، نامردی کرد، یه روزی ورش داشت بردش

- کجا برد؟

فینال جانِ جهانی بُرد!

هاهاهاها بابایی شوخی مفهومی کرد فهمیدی؟

- نه!

نه و نرمتنانِ بی خانمان!

نه و نشتیِ لوله های بی پایان!

نه و نشأت گرفتن از اصول بی بنیان!

دِ بفهم ای نفهمِ پدسسگِ بی مامان


کاظم اند فادر - قسمت پنجاونه

کاظم بابا، بابایی، قربونا بشی، فداها بشی، کاظمی، بابایی، بابا..

- بعله

بیا نظر بده ببین سیبیل بابایی میزون شده یا نه؟

- میزون یعنی چی بابا؟

یعنی این ورش مثل اون ورش شده یا نه، تقارنی شده یا نه، میفهمی یا نه؟

- تقارنی یعنی چی بابا؟

ببینم.. کون یه دونه‌س یا دوتّا؟

- یه دونه! نه، یعنی دوتّا، نمیدونم، یدونه‌س که دوتّاس، آها! دوتّاس که روهم یدونه‌س

ها.. تقارن یعنی همین! پدسسگِ کونگشاد!

ولی اگه مثل تخمات یکیش بزرگتر از اونیکی بود میشد روهم دوتّا