December 3, 2008

درون ِ سگ من


این سگ ِ من است ، اسمش کوفتول است ، خیلی هم خوشحال و کسخل است.

کوفتول من را خیلی دوست دارد، و این قضیه را خودش همیشه به زبان می آورد ، و هر دفعه با یک لحن! بعضی وقتها هم چندین بار پشت سر هم می گوید که دوستم دارد

کوفتول موجود عجیبیست ، تقریبا هر حرفی می زنم نمی فهمد! ولی همه ی چیزهایی که نمی گویم را می فهمد و می داند.

کوفتول عاشق فوتبال است ، ولی طرفدار هیچ تیمی نیست ، بخاطر همین اصلا فوتبال نگاه نمی کند!

علاقه ی اصلی کوفتول موزیک است ، از الکترونیک گرفته تا پراگرسیو پارس (سگرسیو). و این را می داند که وقتی باهم موزیک گوش می دهیم نباید حرف بزند ، ولی می تواند دمش را مطابق با بیت موزیک تکان دهد.

کوفتول از آروغ بدش می آید ، و هر وقت که آروغ می زنم ، در جوابش می گوزد! و چون من از صدای گوز خیلی خوشم می آید بلند بلند می خندم و او حال می کند.

کوفتول به طرز راه رفتن دختر ها و حالت ناخن ها و انگشتهایشان خیلی حساس است ، دقیقا مثل خودِ من! و بیشتر طرف دخترهایی می رود که دست های قشنگی دارند ، چون به نظر او دست ِ هرکس نشانه ی خوبی برای اخلاق و شخصیتش است و همچنین مدل راه رفتنش .. و صد البته خیلی چیزهای دیگر..

کوفتول وقتی ناراحت می شود ، خوشبختانه خواب است ، بخاطر همین ناراحتی اش را نه من می فهمم نه خودش.

.

کوفتول سگ من است ، سگ ِ درون من است.