می خوام بزرگ که شدم ..
واسه خودم مردی بشم،
تو کوچه های شهر راه برم و
مثل ابر بهاری تستسترون ترشح کنم،
بعد.. صدامو کلفت کنم و بلند داد بزنم
"سکسی ِ .. سکــــس. ، سکسیِ ..، سِــــِکس،"
بعدش زنای زیبای محل یکی یکی عین دارکوب ساعت پاندولی،
تا کمر از پنجره بیان بیرون و با تمام امیالشون داد بزنن
" آهای سکسی.. بیا بالا.. "
منم،
انگار نه انگار،
نگاهمو تو سطح افق نگه دارم
به ترشّحم ادامه بدم و برم و برم ..
آخه دیگه واسه خودم مردی شدم