November 30, 2010

L - Word

آرام در آغوشم،

یک جمله ی گرم و نرم پیدا کرد

و همانجا لابلای حرف هایم خوابش برد.

نیازمندیها

به یک مترسک پرهیزگار، جهت کار در مزرعه ی آخرت نیازمندیم


کِ کِ بیگیرن آی اس پی دا دادا

سرعت انتقال اطلاعات در یکی از آی اس پی های اصفهان:

64Kilobyte Per Pederi Pedersegi Second.

نیازمندیها

به یک ماشه، یا یک پتو، برای کشیدن روی مرد بی خانمان خوابیده کنار خیابان نیازمندیم

November 29, 2010

نیازمندیها

به یک درویش ساده جهت مدیریت سایت یاهو نیازمندیم

یادداشت های یک پتیاره

همه ی جان و تنم..

همه ی جان و تنم..

بدنم بدنم بدنم

یادداشت های یک پتیاره - در باب کاندوم

محافظه کارانه میانه روی کنید.

November 28, 2010

ان و تن

البتّه..
به نظر بنده..

جناب نیوتن،
اول سیبی که از درخت افتاد رو خورد
بعدش موقع ریدن به نیروی جاذبه پی برد


کاظم اند فادر

کاظم بابایی زود باش.. زودباشی.. نوبت توئه.. هیجانی شده.. 3 بیاری مار می خورتت .. 5 بیاری از پله ها میری بالا از بابایی میزنی جلو فداش بشمی..

می فهمی؟ یالا بریز ببینم..

- کجا بریزم بابایی؟

بریز تو دسمال! پدسسگ نفهم..

که اگه من ریخته بودم تو الان اینجا نبودی!

مار برینه تو تک تک پله های ترقّیت آخه

نیازمندیها

به یک تکیه برای دادن نیازمندیم

نیازجنسمندیها

به یک بغل برای کردن نیازمندیم

یادداشت های یک پتیاره

نه خود کنی ، نه کس دهی.

گنده کنی به سگ دهی؟

.

.

خطاب به دختران هنوز باکره