January 17, 2011

یادداشت های یک پتیاره

بعد از اینکه کارمان تمام شد، علاوه بر دستمزد باهم بودنمان، کارت دعوت عروسی اش را به من داد.

کارت را به عنوان یادگاری گرفتم، و بعد از به آغوش کشیدنش،

با چشمانی نمناک و تار برای مدتی نامعلوم از هم خداحافظی کردیم.

سخت است برایم، از دست دادن مشتری های وفادارم.