مقدمه
اینجانب دکتر کاکایی ، شهوت را شالوده ی عشق دانسته و صافی و صداقت را محصول آن می دانم.
عشق، حسّ هفتم آدمیست و کسی که این حسّ پاک و این بُعد از نبودن را بشناسد نیازی به بدبختی ندارد.
عشق عملی ورزیدنیست و باید با آگاهی کامل و حواسی جمع ورزیده شود. زیرا مرز بین عشق و حماقت تار مویی بیش نیست و چه بسا بسیاری از عاشقان به گا رفته اند و حتی سرمشق دیگران هم نشدند.
عشق درک ما را از زمان و مکان تغییر می دهد و خیلی وقت ها مزاحم زندگی روزمره مان است. ولی این قضیه به تخممان.
چون عشق خیلی مهم تر از زندگیست و همینیست که نیست.
و نعمت بزرگی که عشق در اختیار ما قرار می دهد، همخوابگیست و تجربه این بی زمانی ِ مثال زدنیست.
اینجانب اعتقاد دارد که، رفتار جنسی صحیح است که عشق را قوی و پایدار می کند و هر کس این را تکذیب کند مریض جنسی است.
همانا سکس و عشق همانند مسواک و خمیر دندان و یا باطری و ساعت و یا معده و پرز عمل می کنند و هر کس یکی از این دو را نداشته باشد ، در اصل هر دو را ندارد.
به همین دلیل وظیفه ی اصلی خود می دانم که با توجه به پیدایش فصل بهار و فوران نیازهای تکذیب ناپذیر و اجتناب نا پذیر عاشقی و فیزیکی و شیمیایی ، آموزش هایی را در این زمینه در اختیار عشّاق قرار دهم و آداب عاشقی را بدون هیچ محدودیت کلامی گوشزد کنم.
مقدمه را با زیبا ترین سخنی که در مورد عشق و نیروی جنسی شنیده ام تمام می کنم
عشق نیرویی است که اولویت هایت را جابجا می کند.
کلودیا شیفر